TY - JOUR ID - 56446 TI - نقض حقوق بشر و جدایی‌طلبی: رویکرد انتقادی به نظریۀ جدایی‌ چاره‌ساز در حقوق بین‌الملل JO - فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران JA - JPLSQ LA - fa SN - 2423-8120 AU - حدادی, مهدی AU - کریمی, سیامک AD - استادیار، دانشکدۀ حقوق پردیس فارابی دانشگاه تهران AD - دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران Y1 - 2016 PY - 2016 VL - 45 IS - 4 SP - 715 EP - 736 KW - جدایی چاره‌ساز KW - حاکمیت سرزمینی KW - حق تعیین سرنوشت KW - حقوق تفسیر معاهدات KW - مسئولیت بین‌المللی KW - نقض حقوق بشر DO - 10.22059/jplsq.2016.56446 N2 - حق بر تعیین سرنوشت، یکی از بنیادی‌ترین و حساس‌ترین اصول حقوق بین‌الملل است. بخشی از حساسیت این اصل از این واقعیت ناشی می‌شود که اجرای این حق در مواردی به نادیده‌گرفتن تمامیت سرزمینی دولت‌ها منجر می‌‌شود. هیچ اختلافی دربارۀ ردّ تمامیت سرزمینی به هنگامی که حق تعیین سرنوشت دربارۀ ملت‌های تحت استعمار و اشغال خارجی، اجرا می‌شود، وجود ندارد. اما به‌تازگی بعد از وقایعی همچون جدایی آبخازیا و اوستیا از گرجستان، کوزوو از صربستان، درخواست جدایی اقلیم کردستان از عراق و کاتالونیا از اسپانیا، مباحثه‌ای در حقوق بین‌الملل دربارۀ انکار تمامیت سرزمینی به‌هنگام نقض جدی حقوق بشر مطرح شده است. «نظریۀ جدایی چاره‌ساز» علاوه بر طرح این مسائل، معتقد به برتری حقوق بشر بر تمامیت سرزمینی در وضعیت نقض فاحش و منظم این حقوق است. اما بررسی تفسیرهای حقوقی ارائه‌شده برای توجیه این نظریه نشان می‌دهد که این تفسیرها با اصول تفسیر معاهدات موجود در مواد 31 و 32 کنوانسیون وین حقوق معاهدات هماهنگ نیست. ضمن این‌که، این نظریه فراتر از قواعد موجود در نظام عام مسئولیت بین‌المللی دولت‌هاست و برخلاف ویژگی جبرانی این نظام، ویژگی کیفری دارد. UR - https://jplsq.ut.ac.ir/article_56446.html L1 - https://jplsq.ut.ac.ir/article_56446_314f556f6d63415cf539bc1ae538b5ae.pdf ER -