نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسنده
استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده
آموزة اساس کارل اشمیت، واجد سرشتی پیچیده است که بهویژه با در نظر گرفتن محوریت الهیات سیاست در منظومة فکری او، بر ابهاماتش افزوده میشود. اهمیت پرداختن به آموزة اساس اشمیت ازآنروست که فهم الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی اشمیت، بدون فهم جهتگیری اساسی او در آموزة اساس، ناقص باقی میماند. فهم آموزة اساس، پرتویی روشن بر کل پروژة اشمیت میافکند و میتواند محملی باشد برای ارزیابی نقشی که عنصر الهیاتی در آن پروژه ایفا میکند. پرسشی که مطرح میشود این است که آیا اتکای آموزة اساس و مفهوم امر سیاسی اشمیت بر خوانشی الهیاتی، ناشی از یک جهتگیری استعلایی نزد اوست؟ آیا صرف الهیاتی بودن استدلالهای اشمیت در دفاع از آموزة اساس و مفهوم امر سیاسی که پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر دارند، بر استعلایی بودن موضع او دلالت دارد؟ تأمل در زوایای استدلال اشمیت در طرح آموزة اساس و فهم پیوندهای وثیق آن با الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی نشان میدهد که موضع اشمیت در تحلیل نهایی، علیرغم اتکایش بر خوانشی الهیاتی، درونماندگار و غیراستعلایی است. در اینجا میکوشیم تا مدعای مذکور را از رهگذر مقایسة موضع اشمیت با موضع آرنت از یک سو و موضع فوگلین و اشتراوس از سوی دیگر، مستدل سازیم.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Constitutional Theory in the Context of Political Theology: Revisiting the Relation between the Transcendental and Immanent Characteristics of Schmitt's Project
نویسنده [English]
- Shervin Moghimi
Faculty member of Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran
چکیده [English]
Abstract: The constitution theory of Carl Schmitt has a complex nature, which is especially complicated by considering the centrality of the political theology in his intellectual system as a whole. The significance of addressing the most important legal work of Schmitt (Constitutional Theory) is due to the fact that the understanding of The political theology (1922) and The Concept of the Political (1932) remains incomplete without understanding his basic orientation in the Constitutional Theory. Understanding “the constitutional doctrine” sheds a light on Schmitt's entire project and can be a basis for evaluating the role that the theological element plays in that endeavor. The question that arises is whether the reliance of Schmitt's Constitutional Theory and The Concept of the Political on a theological reading originates from an essentially transcendental orientation? Does the mere theological nature of Schmitt's arguments in defense of the doctrine of “the constitutional” and concept of “the political”, which are closely connected with each other, indicate the transcendental characteristic of his position? Reflecting on the various dimensions of the Schmitt's argument shows that his position, despite relying on the theological reading, in the final analysis is immanent and non-transcendental. This point is especially clear when we compare Schmitt's position with those of Arendt on the one hand and Eric Voegelin and Leo Strauss on the other.
کلیدواژهها [English]
- Schmitt
- constitutional theory
- political theology
- the transcendental
- the immanent
- concept of the political.